کد مطلب:77790 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:117

نامه 067-به قثم بن عباس











و من كتاب له علیه السلام

الی قثم بن العباس و هو عامله علی مكه

یعنی از مكتوب امیرالمومنین علیه السلام است به سوی قثم پسر عباس و او حاكم بود از جانب امیر علیه السلام بر ولایت مكه.

«اما بعد، فاقم للناس الحج و ذكرهم بایام الله و اجلس لهم العصرین، فافت للمستفتی و علم الجاهل و ذاكر العالم و لا یكن لك الی الناس سفیر الا لسانك و لا حاجب الا وجهك و لا تحجبن ذا حاجه عن لقائك بها، فانها ان ذیدت عن ابوابك فی اول وردها، لم تحمد فیما بعد علی قضائها.»

یعنی اما بعد از حمد خدا و نعت رسول صلی الله علیه و آله، پس برپا دار از برای مردمان حج گزاردن را و به یاد ایشان بیاور روزهای انعام و عقوبت خدا به مطیعان و عاصیان را، به جهت ترغیب و تخویف ایشان و بنشین از برای هدایت و ارشاد ایشان در وقت صبح و شام، پس فتوی بده از برای طالبان فتوی و تعلیم كن نادان را و مذاكره كن با عالم و باید نباشد از برای تو به سوی مردمان رسول مگر زبان تو و نه دربانی مگر نفس تو و بازمدار صاحب حاجتی را از ملاقات تو به سبب آن حاجت، پس به تحقیق كه اگر رانده شود آن صاحب حاجت از درهای تو در ابتدای ورود و سوال آن حاجت، ستایش كرده نشوی تو بعد از آن بر برآوردن حاجت آن.

«وانظر الی ما اجتمع عندك من مال الله، فاصرفه الی من قبلك من ذوی العیال و المجاعه، مصیبا به مواضع المفاقر و الخلات و ما فضل عن ذلك فاحمله الینا، لنقسمه فیمن قبلنا. و مر

[صفحه 1195]

اهل مكه ان لایاخذوا من مساكن اجرا، فان الله سبحانه یقول (سواء العاكف فیه و الباد) فالعاكف: المقیم به و البادی: الذی یحج الیه من غیر اهله. وفقنا الله و ایاكم لمحابه. و السلام.»

یعنی و نگاه كن به سوی آنچه جمع شده است در نزد تو از مال خدا، پس مصروف دار آن را به سوی كسانی كه پیش تو است از مردم صاحب عیال و گرسنگی در حالتی كه رساننده باشی آن را به جاهای فقرها و احتیاجها و آنچه زیاد باشد از این مصرف، پس باركن آن را به سوی ما اینكه قسمت كنیم آن را به كسانی كه در پیش ما باشند. و امر كن اهل مكه را به اینكه نگیرند از سكناكنندگان اجرتی، پس به تحقیق كه خدای سبحانه می گوید كه: «مساوی و یكسان باشند در مكه عاكف و بادی»، پس مراد از عاكف مسكن دارنده است و از بادی آن كسی كه قصد كند به سوی ماندن در آن از غیر اهل آن. توفیق دهد خدا ما را و شما را از برای محبتهای خود. و السلام.

[صفحه 1196]


صفحه 1195، 1196.